بچه‌های‌قلم |aviniha.blog.ir

بچه‌های‌قلم |aviniha.blog.ir

" چهل میلیون معلم و دانش‌آموز و والدین، مستقیم با آموزش و پرورش مرتبط‌ اند.برای آموزش و پرورش هرچه هزینه کنیم، سرمایه‌گذاری است.اقتصاد آموزش و پرورش مثل هیچ دستگاهی نیست.باید این بخش را مورد توجه ویژه قرار داد. این بازده دارد و ارزش افزوده ایجاد می‌کند. "
رهبر معظم انقلاب

Reba.ir
دوستان مجازی

متن زیر از وبلاگ یکی از دوستان برداشته شده...قابل تامله:

فی‌الحال که دارم این مطلب را می‌نویسم، ساعت 11 و سی دقیقه یکشنبه است، فردا نمی‌دانم این موقع خوش‌حالم یا دپسرده، این که چطور امتحان آمار و احتمالم را داده‌اَم، نمی‌دانم چرا اینقدر درس را دوست ندارم، چرا اینقدر از ریاضیات بدم می‌آید وقتی به چارت کارشناسیِ ناپیوسته نرم‌افزار نگاه می‌کنم، به این فکر میکنم که من چطور قرار است با نزدیک به دوازده واحد دین و زندگی، همین تعداد واحد یک زبان برنامه‌نویسی منسوخ شده، بیداری اسلامی و ارزش‌های انقلاب اسلامی برای مملکتم مفید باشم، اصلن چه یاد می‌گیرم که آن را در محیط کار پیاده کنم؟! خوب که فکر می‌کنم می‌بینم این فقط حالِ من نیست و این را از سیگار دست گرفتن‌های گاه و بی‌گاهِ دوستانم هم می‌شود فهمید ! می‌اُفتد اتفاقی که نباید، من هم با این هیکل نحیفم به دعوت دوستان که با چشمهایشان داد می‌زنند " همراه شو عزیز " لبیک گفته و با هم مارلبروی فیلترپلاسی دود می‌کنیم ! به کجا می‌رویم اصلن؟ این سوال همیشه حول محور سمت راست مغزم پیچ و تاب می‌خورد و در دلم می‌گویم مادامی که این وضعیت نسل جدید (نسل سوخته؟) ماست ! وضعیت بهتر از این نخواهد شد !

الان بروم قانون احتمال کل و زیگمای اِفِ ایکس را بخوانم ! فعلن بای !


پی نوشت:واقعا چرا؟!!!

به بعضی دانشجوها هم باید گفت کجا داری میری؟!!(فاین تذهبون؟؟)

((میخواهند روال را به عقب برگردانند.نباید روشنفکران مااین اجازه رابدهند.اینکه میگویم نباید اجازه بدهند،مقصودم این نیست که حالا بلند شوند دعوا کنند،نه خیر،میدان روشنفکری میدان مشت وامثال اینها نیست.میدان فرهنگ وروشنفکری،میدان همان فرهنگ است،ابزارهایش،ابزارهای فرهنگی است...جوانان! خودتان را بسازید.یک ملت اگر بخواهد راه رشد وکمال وپیشرفت راطی کندباید از لحاظ ایمان فکری به جای محکمی متکی باشد...))

                               امام خامنه ای(کتاب دغدغه های فرهنگی)


پی نوشت:تهیه کنید.مطالعه کنید.هدیه بدهید.

سر بزنید:+  + 

آقای رئیس جمهور گفته اید که نام کسانی که نمی خواهند تحریم ها برداشته شود را افشا میکنید...

لطفا اسم بنده رو هم اون آخر ها اضافه کنید!!!

                                                                                     ممنون + یا علی


پ.ن:+

با هر سختی که بود و نبود بالاخره تونستیم چند تا از فیلمهای جشنواره عمار رو توی نمازخونه دانشکده مون اکران کنیم.دوست دارم از همه دوستانی که کمک کردن تشکر کنم...ولی فک کنم صاحب جلسه در واقع خود دوستان بودن...اسم و رسمش واسه ما!!(تف به ریا!!!)

خلاصه جاتون خالی دیگه...شمام اگه جایی رو برای اکران این فیلم ها دارین حتما اقدا کنید.نیت خالص باشه تاثیر خوبی داره...ثواب داره(ما که نیتمون خالص نبود!!)(بازم تف به ریا!!!)

اسم فیلم هایی که اکران شد و احساسی که من نسبت به اونها داشتم:

راننده:این فیلمو توی افتتاحیه جشنواره توی سبزوار دیدم،شاید دلیل پیگیری من برای اکران توی دانشکده مون هم همین فیلم بود...فوق العاده است!

انیمیشن سربازان بین الملل:هنوز صدای خنده های بچه ها هنگام پخشش رو توی گوشم میشنوم!کار قوی ای بود...

میراث مجید:نبینید ضرر کردید!!(یه جاش که خیلی خیلی به دلم میشینه اونجاس که میگه مهمترین کار شهید شهریاری غنی سازی 20 درصد بود(ما کردیمش 5 درصد!!))

نامه ها عکسها آدمها:یک فیلم که واقعا حرفه ای بود،چه در فیلم نامه،داستان،فیلم برداری،کار گردانی و ...(کاملترین امتیازو به همین فیلم میدم)

هیس افراطی ها فریاد نمی زنند!:با زمان خیلی کمش ولی بعد از دیدنش عجیب آدمو به فکر میبره؛در کل حکایت این روزهای ماست!!


دیروز آقای رییس جمهور در اولین دیدار خود با هنرمندان گفتند که :

"تقسیم بندی هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی بی معناست زیرا هنر خود ارزش است"

در رد سخنان رییس جمهور عزیز لازم دیدم به آیات  221 تا 227  سوره شعرا اشاره کنم:

ادامه در ادامه مطلب


پی نوشت:آقای دکتر ...بابا اصلا پروفسور،هنر به خودیِ خود ارزش نیست.

             حتی یه بچه دوم راهنمایی هم اینو میدونه(پرسیدم که میگم!)

راستی مدرکتو از کدوم دانشگاه گرفتی؟اونجا بهت نگفتن معنی ارزش رو؟یا شاید گفتن ولی با اون ارزشی که من میدونم متفاوته...

یعنی اگه یه نفر هنرشو در ساخت یه فیلم پورنو خرج کنه یا یه نفر که به اعتلای انسان فکر میکنه و در اون مورد فیلم میسازه،هردو یکسانند؟

لا اقل از توی سخنرانیتون که اینو برداشت کردم.{از شما هم بدوره که فقط در جمع اون به اصطلاح هنر مندا این حرف رو بزنید(!!))

ابن الوقت بودن هم  حکایتیه!!(تعریف جدیدی از اعتدال پیدا کردم;اعتدال یعنی ابن الوقت بودن،همان خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعتشو یِ خودمان)

ببخشید مثل اینکه دهنمو زیاد وا کردم!!!

عکسی که می بینید، در اواسط سال های جنگ، در جبهه های میانی گرفته شده است. گروهی از رزمندگان، به همراه تعدادی اسیر بعثی، در حال بازگشت به مواضع خودی هستند. وجود اسرای دشمن در میان جمع، حکایت از عملیات ایذایی پیروزمندانه ای می کند. نکته جالب توجه، صحنه سیراب کردن یکی از اسرا، به دست یک بسیجی است. صحنه ای زیبا که سندی است بر تفاوت فاحشی که میان طرفین جنگ وجود داشت. به خاطر حضور در منطقه دشمن، دستان اسیر را نباید گشود اما، برای سیراب کردنش، نباید تردیدی به خود راه داد. این است رسم علویان و حسینیان، در مواجهه با سپاه معاویه و یزید. شاید که شرم کنند، پیروان سفیانی.


پ.ن:...یا علی

امروز افتتاحیه چهارمین دوره جشنواره فیلم عمار بود.
ما که نمی تونستیم در افتتاحیه شرکت کنیم.
ساعت 9 زدم شبکه یک تا شاید تصویری چیزی از جشنواره عمار در اخبار ببینم.
قطعا از صدا وسیما انتظار نداریم که در خبر اول یا حتی در خبر پنجم و ششم به جشنواره بپردازه!!(بنا به سالهای قبل میگما)
انتظارم این بود بعد از خبرهای اصلی و مهم یه گزارش مثلا زیر یک دقیقه ای از افتتاحیه جشنواره پخش کنن...
اخبار اصلی رو یکی یکی گوشش کردم...
نوبت سایر اخبار رسید، انتظارم این بود در این قسمت به جشنواره بپردازن...
اول مجری خبری از پی گیری مذاکرات صلح در سودان جنوبی پخش کرد و البته یک گزارش از همین موضوع
دوم هم گزارشی از برداشت نارنگی جنوب پخش شد!!
سوم تصاویری از طوفان در آمریکا و این که چالش شهردار جدیدن نیویورک این موضوعه
آخر هم گزارشی از تفاوت های لبوی شیراز با بقیه لبو ها و این مطلب که لبوی شیراز تو این هوا سرد خیلی می چسبه
یعنی رحمت به این همه شعور فرهنگی و رسانه ای صداوسیما!!


پ.ن:رسما اعلام می کنم من دیگه حرفی ندارم!!

ضـحـاک بـن عـبـداللّه مـشـرقى در واقعه عاشورا شرکت کرد اما کشته نشد. او بسیارى ازقضایا را از نزدیک دیده و نقل کرده است و جز راویان و تاریخ نگاران واقعه‌ی عاشورا به شمار می‌رود. ضـحـاک مـى گـویـد: من و مالک بن نضر ارحبى در روز تاسوعا به خدمت امام حـسـیـن (ع) رسیدیم. بعد از سلام و احوالپرسى امام (ع) از علت حضور ما جویا شد٬ گفتیم :. آمـدیـم تـا خـدمت شما سلامى عرض کرده باشیم و از خداوند موفقیت شما را بخواهیم و تجدید عهدى هم شده باشد و اوضاع مردم را به اطلاع برسانیم که همه تصمیم به جنگ با شما گرفته اند، این شما و این مردم، اکنون هر تصمیمى که دارید بگیرید.ادامه مطلب

پ.ن:هر شب
          زیر شکنجۀ شدید وجدان!
          ولی باز گناهِ روزم
           ترک نشد!
پ.ن:بهانه این پست بیشتر پی نوشت قبلی بود.