بچه‌های‌قلم |aviniha.blog.ir

بچه‌های‌قلم |aviniha.blog.ir

" چهل میلیون معلم و دانش‌آموز و والدین، مستقیم با آموزش و پرورش مرتبط‌ اند.برای آموزش و پرورش هرچه هزینه کنیم، سرمایه‌گذاری است.اقتصاد آموزش و پرورش مثل هیچ دستگاهی نیست.باید این بخش را مورد توجه ویژه قرار داد. این بازده دارد و ارزش افزوده ایجاد می‌کند. "
رهبر معظم انقلاب

Reba.ir
دوستان مجازی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلام بر حسین» ثبت شده است


این روزها دلم چنان یخ زده که لذت شیرین ترین مناجات ها را از من گرفته است. امشب بعد از نماز مغرب و عشا به یاد این افتادم که امروز دوشنبه بوده و غروب دوشنبه نامه اعمالم را می دهند به صاحب الزمان (عج). حالم دگرگون شد و از ناراحتی و از اینکه اعمالم دل مولا را خون می کند دلم گرفت. بغضی گلویم را می فشارد و اما جایی نیست تا بترکد، شاید این دلم هم کمی گرم شود و از یخزدگی در بیاید. حالتی بین پوچی و عبث بودن دارم.

دنیا به اندازه قفس کوچک یک گنجشک برایم تنگ است، انگار بال پروازم را چیده اند و یا شاید هم همانند یک پرنده بیچاره در قفسی مرا انداخته اند. نمی دانم چه شده؟

روزمرهگی به شدت درحال عذاب دادنم است! شاید اگر قدرت انتخاب بین ماندن در دنیا و رفتن به برزخ را داشتم ولو  جهنم برزخی، گزینه دوم را انتخاب می کردم. البته این کفر نیست، ناشکری هم نیست، بحث سختی دنیا و زندگی مادی هم نیست نه، ولی انگار تاریخ انقضایم تمام شده است! و در آنجا خیالم راحت است که لااقل بر بار سنگین گناهانم دیگر گذارده نمی شود!
روزگاران خوشی که داشتم به سر رسید و الان در یک حالت خنثی و روزمرهگی نحس در حال رسیدن به مرز دیوانگی هستم. حالم از دنیا تنها به خاطر این روزمره گی هایش و هر روزش که برایم شبیه به هم شده است به هم می خورد، شاید تقصیر خودم هم باشد ولی چه کنم؟ این سوال من است! الان من باید کجا باشم؟ چه کنم؟ به کجا بروم؟ با هدفم چه قدر فاصله دارم؟ اصلا کجای نقشه زندگیم؟

اینها تنها قسمتی از سوالهایی است که همه وقت در حال مرور کردنشان هستم. رُک و راست بگویم خدایا گم شدم! راه را گم کردم! از کجا بروم؟


پ.ن:شنبه:آوپ تطبیقی ، یکشنبه:تاریخ فرهنگ وتمدن ،.......................،تا جمعه!همین و بس!!!!!!

پ.ن:دلم واسه محرم تنگ شده...واسه منبرهای حاج آقا حسین پور...واسه رفیقایی که فقط اونجا میبینمشون!