روایت کن از فراموشیمان. بگو که چه زود پا برهنه ها یادمان رفت. ساده
زیستی و قناعت یادمان رفت. چه زود قبح کاخ نشینی برایمان شکست. مرد روزهای
سخت نبودن برایمان شکست. آوینی، ای راوی فتح، باز هم روایت کن. اصلا بگو
معنای ولی را. هجی کن سرباز ولایت بودن را. بگو مگر نفس امام با تو چه کرد
که کامران آوینی روز های دانشکده هنر، شد سید مرتضی آوینی. برایمان بگو که
چرا رهبرمان خود را بزرگترین داغدار از دست دادنت می دانست.
روایت کن، تو روایت کن از اهتزاز پرچم لا اله الا الله بر قلل رفیع
کرامت و بزرگواری. از احقاق حقوق مستضعفان در جوامع بشری از تشکیل بسیج
جهانی. آقا سید بعصی هایمان دین فروشی و وطن فروشی را که خوب یاد گرفته ایم
اما تو از ایستادگی و مقاومت در برابر تمدن غرب و روشن فکر نما برایمان
روایت کن.
دلمان لک زده تا دوباره مقاله بنویسی ودودمان سینمای روشنفکری را به باد
دهی. انگار باز خود باید روایت کنی از جنگ. از پیوند جدا نشدنی کفر و
مبارزه. راستش خیلی ها می کوشند تا موزه های جنگ را بزرگ و بزرگ تر کنند.
بلند شو، بلند شو.
با آن صدای آسمانیت یکبار دیگر بگو:
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است.
آقا سید روایت کن. روایت کن این روزگار را ،فتح کن دلهای ما را.
هــوالستــار
مطرح کردن گناه و کارهای زشت دیگران خواه راست باشد یا دروغ،قبح گناه و حرمت را در جامعه می شکند و دیگران را نیز به ارتکاب آن تشویق می کند.
چنین کاری در قرآن،ترویج فحشا و زشتیها محسوب شده و تهمت به دیگران از مصادیق بارز آن است
*سوره نور/19*